Web Analytics Made Easy - Statcounter

سعید بیابانکی معتقد است که آراسته بودن سعدی به هنر نثر، او را از دیگر شاعران متمایز کرده است؛ به گفته او، فضل سعدی را باید در نثر او جست‌وجو کرد، نه شعرش! - اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، اول اردیبهشت ماه در تقویم کشورمان روز بزرگذاشت سعدی نامگذاری شده است. شاعری که خیلی از ایرانیان هم اشعار او و هم نثرش را حفظ‌اند و در مکالمات روزانه‌شان، او را بارها و بارها یاد می‌کنند؛ به گفته کارشناسان برجسته شعر و ادبیات فارسی، همان قدر که فردوسی را باید احیاگر زبان شیرین پارسی  بدانیم، سعدی نیز نقشی مهم و شگرف در حفظ و انتقال زبان مادری ما داشته است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

 اما به راستی چه رازی در اندیشه و فکر این شاعر برجسته نهفته است که تا این اندازه او را ماندگار کرده است؟ 

سعید بیابانکی که خود از شاعران صاحب سبک و از سعدی‌شناسان برجسته است، در گفت‌وگویی با خبرنگار تسنیم درباره شعر و نثر سعدی سخن گفته است که در زیر آن را می‌خوانید: 

 تسنیم: به نظر می‌رسد که بین سعدی، حافظ و فردوسی نوعی رقابت وجود دارد؛ هر سه برای فارسی‌زبانان آشنایند و شعرشان الهام‌بخش، اما به نظر می‌رسد که سعدی دست برتر را دارد، چرا که شعر و نثرش بیشتر در کوچه و بازار شنیده می‌شود. نظر شما در این زمینه چیست؟  

مردم کشورمان ابیات کمی از فردوسی را در حفظ دارند؛ شاید 7-8 بیت. یکی از اینها بیت «به نام خداوند جان و خرد...» است و دیگری بیت «چو ایران نباشد، تن من مباد...» است که این بیت منسوب به فردوسی بوده و اصلاً متعلق به او نیست. 

با این حال، غزل فارسی، در سعدی و حافظ خلاصه شده است؛ جمله‌ای از زنده‌یاد حمیدی شیرازی وجود دارد که سال‌ها قبل در کنگره بزرگداشت حافظ یا شاید هم سعدی گفته است؛ او می‌گوید: «پیش از سعدی غز‌ل‌سرایی وجود نداشت و پس از حافظ نیز وجود نخواهد داشت.» در حقیقت غزل فارسی را در این دو خلاصه کرده است.

 فضل سعدی را باید در نثر او جست‌وجو کرد، نه شعرش!

بخشی از این موضوع به زبان و مضمون‌سازی سعدی برمی‌گردد؛ به صورت خاص، سعدی هم شاعر است، هم نویسنده. خیلی از شاعرانِ پیش و پس از سعدی فقط شاعراند. برای مثال، یک خط نثر از فردوسی و حافظ در دست نداریم؛ حتی بسیاری از شاعران امروزی نیز فقط ذوق شاعری دارند و اگر ازشان بخواهید یک انشاء بنویسند، احتمالاً نمی‌توانند بیش از چند خط بنویسند! دوستی می‌گفت که اگر می‌خواهید فضل یک شاعر را بسنجید از او بخواهید که نثر، مقاله یا یادداشت بنویسد. چرا که نثر نیاز به فضل دارد، اما شعر فقط نیاز به ذوق و طبع دارد. سعدی به هر دو هنر آراسته است و این ویژگی او را از بقیه شاعران متفاوت‌تر می‌کند.

 تسنیم: به نظر می‌رسد که مردم کوچه و بازار بیشتر از سعدی می‌دانند تا از حافظ. نظر شما چیست؟  

بخشی از این موضوع به زبان شعر سعدی برمی‌گردد که زبان ساده‌ای دارد. حرف کلیشه‌ای است که می‌گوید: «زبان سعدی، سهل و ممتنع است.» جالب است که این قاعده برای آدم‌های بزرگ هم مصداق دارد؛ درحقیقت، هر چه قدر که آن فرد در عرصه سیاست و سخن‌وری بزرگتر بشود، زبانش نیز به سمت سادگی و روانی میل می‌کند. البته دقت داشته باشید که سادگی با سطحی بودن متفاوت است؛ کسی خوب می‌تواند ساده حرف بزند که اولاً در مفاهیم عمیق باشد و ثانیاً بر زبان مسلط باشد. از نظر من سعدی به خوبی بر این مهم دست پیدا کرده و شاید خیلی از شاعران پس از سعدی این توفیق را نداشته‌اند. برای مثال، نزدیک به 20-30 مورد بعد از تصنیف گلستان تقلید شده است. بنابراین به نظر می‌رسد که خیلی‌ها دوست داشتند که مثل سعدی بشوند اما او واقعاً بی‌نظیر و منحصربه‌فرد است.

تسنیم: به نظر شما در شاعران معاصر ما چه کسی بیشتر شبیه به سعدی شعر می‌گوید؟‌

شعر رهی معیری خیلی شبیه به سعدی است

به نظرم کسی که زبانش به سعدی بسیار نزدیک است، رهی‌ معیری است. رهی معیری جهان سعدی را به خوبی کشف کرده است. او به مغازله به معنای تغزل کامل زمینی اشراف دارد. عشقی که یک طرفش معشوق است و طرف دیگر آن عاشق و این عشق کاملاً ملموس است. یعنی شبیه به غزل‌گویی عرفا نیست که عاشق انسان باشد و معشوق خداوند. شعر رهی معیری عاشقانه زمینی و ملموس است و به همین دلیل است که در ایران طرفدار دارد و در دیگر کشورها نیز ترجمه شده و مورد استقبال قرار گرفته است.

تسنیم: سراغ نثر سعدی برویم؛ وقتی که آن را می‌خوانیم احساس می‌کنیم که ما به درس اخلاق می‌دهد. این مفاهیم در کمتر نثرهایی دیده می‌شود. شاید بتوان گفت که نثر سعدی شباهت بسیار زیادی به آموزه‌هایی دارد که در دین اسلام و از زبان اهل بیت و معصومین بیان شده است. تا چه اندازه با این موضوع موافقید؟‌

کاملاً موافقم؛ دقت داشته باشید که گلستان به نوعی ملهم از قرآن کریم، احادیث و روایات است. بخش عمده‌ای از نثر گلستان سعدی به زبان عربی است. حتی برخی از آنها منظوم است؛ مثلاً می‌خوانیم: «بلغ العلی بکماله کشف الدجی بجماله حسنت جمیع خصاله صلوا علیه و آله» در این عبارات به آیات و روایات اشاره شده است که بسیار مهم است.

گلستان سعدی، کتاب اخلاق از کودکی تا کهنسالی است

 بنده معتقدم که وقتی به 8 باب گلستان سعدی که نامشان «در سیرت پادشاهان»، «در اخلاق درویشان»، «در فواید خاموشی»، «در آداب سخن گفتن» و .... است، نگاه می‌کنیم، انگار که سعدی برای مخاطبینش از دوران کودکی تا پیرسالی درس اخلاق بیان کرده است. از نظر جنسیت نیز همین است و هم برای مردان و هم برای زنان درس اخلاق گفته است. از نظر جایگاه اجتماعی نیز چنین است؛ سعدی هم برای گدا درس دارد، هم برای غنی. هم برای بی‌سواد عبرت دارد، هم برای باسواد. هم برای ارباب درس دارد، هم برای رعیت و ...

بنابراین به نظر می‌رسد که گلستان سعدی او کتاب اخلاق برای همه مردم دنیا است. کمتر آموزه‌ای وجود دارد که از نگاه تیزبین سعدی دررفته باشد. مطمئناً هیچ چیزی با کتاب‌های آسمانی قابل قیاس نیست، اما شاید بتوان گفت که چون گلستان سعدی ملهم از نهج البلاغه و قرآن کریم است، نوعی حکمت عملی است. اگر گلستان سعدی را مو به مو بخوانید و آن را به مانند آینه در زندگی نصب‌العین قرار بدهید، هرگز دچار خطا و لغزش نخواهید شد.

البته متأسفانه در روزگار فعلی رجوع به گلستان سعدی در کتاب‌های درسی بسیار کم شده است اما روزگاری در مکتب‌خانه‌ها گلستان تدریس می‌شده است. جالب است بدانید که گلستان سعدی جزء اولین کتاب‌هایی است که در ایران به صورت کاغذی چاپ شده است. این موضوع نفوذ او در بین مردم ایران را نشان می‌دهد. درباره غزل‌های سعدی نیز باید بگویم چون این اشعار عاطفی، عاشقانه و همه فهم است، خیلی‌ها آن را درمی‌یابند. اشعار او برخلاف حافظ است. کلام حافظ رندانه، دشوار و چند پهلو است؛ گاهی کلامش آسمانی است و گاهی زمینی اما کلام سعدی نمونه شفافی از شعر و کلام ارائه کرده است.

از فردوسی هم باید یادی بکنم؛ معتقدم که فردوسی فونداسیون شعر پارسی را بنا کرده است و به قول معمارها سفت‌کاری زبان را او انجام داده است اما نازک‌کاری را سعدی انجام داده است! شاید اگر فردوسی و سعدی نبودند چیزی به نام زبان فارسی وجود نداشت. حتی بهتر است بگویم که اگر سعدی نبود، شاید حافظ هم نبود؛ چرا که حافظ 20-30 سال بعد از سعدی به دنیا آمده است. زبان مادری شیرین ما که این قدر شیواست، مدیون کل ادبیات و شاعران است اما از همه بیشتر فردوسی است و در وهله بعدی سعدی.

تسنیم: به نظر شما دلیل کم بودن سهم اشعار و نثر سعدی در کتاب‌های درسی چیست؟

پاسخگویی به این سؤال منوط به این است که همه کتاب‌های فارسی درسی را دیده باشم اما به نظر می‌رسد که در گذشته حضور سعدی در کتاب‌های فارسی بیشتر بوده است. این حضور اکنون کمرنگ شده که جفای بزرگی است. بنده پیشنهادی دادم و آنهم این است که همانگونه که حافظان قرآن کریم را به عنوان حافظان کلام وحی و خداوند تشویق می‌کنیم حافظان گلستان سعدی را هم تشویق کنیم. این کار باعث می‌شود تا زبان فارسی ما پایدار و ماندگار شود. چه خوب است که جشنواره‌ای طراحی شده و همه ساله همزمان با اول اردیبهشت ماه حافظان گلستان سعدی را تشویق کنیم. همانطور که می‌دانید چند سالی است که بیم و خطر تهدید زبان فارسی مورد توجه بزرگان ما قرار گرفته است و این کار ظرفیت خوبی برای حفظ زبان فارسی است. چنین جشنواره‌ای رقابت سالم و شیرین و در عین حال فعالیتی علمی است.

71 سال از درگذشت ملک‌الشعرا "بهار" گذشت / شاعری به صلابتِ دماوند و به روشنیِ صبحمحفل ادبی شب شعر ویژه ولادت امام حسن مجتبی (علیه‌السلام) برگزار شد

انتهای پیام/ 

منبع: تسنیم

کلیدواژه: حافظ فردوسی زبان فارسی شعر سعدی حافظ فردوسی زبان فارسی شعر سعدی نظر می رسد گلستان سعدی زبان فارسی نثر سعدی نظر شما

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۸۴۸۲۳۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سرگذشت فارسی‌زبانان آسیای میانه /نگاهی به کتاب «تاریخ تاجیکان ورارود»

  علی هادیلو؛ اعتماد    پژواک جدایی مناطق آسیای میانه و ایران، قصه‌ای پرغصه به وسعت تاریخ ایران معاصر است؛ اما فارغ از مرثیه‌سرایی بر میراث به یغما رفته، اغلب ایرانیان را وقوف نیست که چه بر سر میراث هزارسالگان در سرزمین‌های جدا افتاده رفت.   کتاب «تاجیکان ورارود؛ از ۱۸۶۰ تا ۱۹۲۴» نخستین روایت علمی دقیق و مدون به سبک تاریخ‌نویسی‌نو و به زبان فارسی در این زمینه است. این کتاب پرارج گرچه در سال ۱۴۰۰ در ایران منتشر شد، اما به دلیل خاستگاه تاجیکی محقق (نماز حاتم) آنچنانکه باید و شاید در فضای رسانه‌ای ایران ارج نهاده نشد.    کتاب تاریخ تاجیکان ورارود، شرح رنجی است که از فرط بی‌صدایی تاکنون شنیده نشده و برای شنیدن آن باید گوش به دیوار ستبر تاریخ خواباند. این درد به تعبیر فروغ فرخ‌زاد، بانوی شعر و ادب ایران زمین، از آن جنس دردهایی است که «انسان را به سکوت وا می‌دارد، از این رو بسیار سنگین‌تر از دردی است که انسان را به فریاد وا می‌دارد.»   سرگذشت روزگار زبان فارسی و تاجیکان در این کتاب دست‌کمی از دوران پرآشوب پس از ورود و سیطره مغولان بر ایران نداشت و چه بسا تلخ‌تر از آن عصر بود.     قوم مهاجم مغول، به روایت موجز جوینی، «آمدند و کندند و سوختند و کشتند و بردند و رفتند»، اما چند سالی نگذشت که پیش از فروپاشی دولت‌شان، در بستر کارگاه حریر فرهنگ، اندیشه و مدنیت ایرانی سر به راه‌تر شده، زبان فارسی را به عنوان زبان خود برگزیدند و به تدریج به کیش و آیین ایرانی و اسلامی گراییدند و حتی مروج آن شدند، حال آنکه زبان فارسی آسیای میانه در چنگ قوم یأجوج و مأجوج گرفتار شده و به مرور جای خود را به زبان‌های روسی و ازبک داد.       نماز حاتم، نویسنده کتاب، از محققان و استادان برجسته و بنام دانشگاه ملی تاجیکستان است. او استاد گروه تاریخ آکادمی علوم تاجیکستان است که تاکنون ۱۵ کتاب و بیش از ۲۶۰ مقاله به نگارش درآورده است.   کتاب‌های تاریخ خلق تاجیک (کتاب درسی برای کلاس نهم) و «سرنگون کردن ترتیبات امیری در بخارا» (کتاب دانشگاهی) از جمله مهم‌ترین آثار این محقق شهیر تاجیکی است.    تاریخ تاجیکان ورارود، روایتی خواندنی درباره ماجرای گذر سرسلامت تتمه زبان فارسی و قوم بزرگ تاجیک در منطقه آسیای میانه از دوران پرتلاطم و پرآشوب سیطره روسیه تزاری و شوروی و سلاخی فارسی‌زبانان آسیای مرکزی در میانه سال‌های (۱۸۶۰-۱۹۲۴) است و ماجرای این گذر تاریخی، سیاسی و فرهنگی به مثابه داستان سیمرغ عطار است که تنها معدودی از مسافران با موفقیت در این سفر سیاسی، تاریخی و فرهنگی به مقصد رسیدند.      کتاب تاریخ تاجیکان ورارود تاریخ صرف نیست و همچنانکه ویل دورانت تاریخ تمدن را شرح دستاوردهای عظیم انسانی روی سواحل رودخانه خروشان و پرهیاهوی تاریخ می‌دانست، روایتی از شجاعت، قهرمانی و تلاش نفسگیر یکی از کهن‌ترین ملت‌های جهان در حفظ و گسترش زبان فارسی، فرهنگ، سنن اخلاقی، اقتصاد، اندیشه، دانش، کشاورزی، ارتباطات و میراث گرانبهای نیاکانی است.    کتاب تاریخ تاجیکان ورارود مرثیه‌سرایی بر میراث به یغما رفته ایرانی نیست؛ بلکه نویسنده (نماز حاتم) کوشش خود را به کار گرفته تا براساس منابع تازه و از نگاهی نو صفحات درخشان تاریخ نیاکان خویش را در مبارزه با مهاجمان روس و پاسداری از میهن خود روایت کند.   ملتی که به توصیف این محقق، در برابر دشمن، «نه سپر، بلکه فرهنگ خود را پیش گذاشت، به قوم مهاجم دوستی، همزیستی و همکاری را پیشنهاد کرد، خود که فرهیخته و معارف‌پرور بود، به بیگانگان کوچی، برتری دانش و فرهنگ را اثبات نمود، ایشان را نیز به همین راه هدایت ساخت.»   در این کتاب که به کوشش آرش ایران‌پور، محقق ایرانی، برگردان و شرح شده، معادل‌های روسی و «کریلی» با وسواسی مثال‌زدنی به معادل‎های فارسی برگردانده شده است.    این کتاب را می‌توان نمونه‌ای از شکل‌گیری یک مکتب تاریخ‌نگاری جدید در آسیای میانه نیز قلمداد کرد؛ مکتبی که با وجود تاثیرپذیری از راه و روش تاریخ‌نگاری شوروی -البته وجوه علمی و مثبت آن- از این توانایی نیز برخوردار است در جایی که به بررسی سیاست‌های مقامات شوروی مربوط می‌شود، بدون پرخاش و تندی، جوانبی از آن را مورد نقد و بازنگری قرار دهد.   این کتاب همچنین نقبی به فرآیند تدریجی فارسی‌زدایی از آسیای میانه زده و روایتی داستان‌گونه و جانسوز دوران فترت زبان فارسی در این خطه، فراروی ما می‌نهد.    از زمان ورود اشغالگران روس به آسیای مرکزی (۱۸۶۰)، شوربختی فارسی‌زبانان و افول تاجیک‌ها آغاز می‌شود و به دلایل متعدد و دسیسه‌های حکمرانان در سیادت روسیه تزاری به ویژه حکومت شوروی به مرور زبان فارسی جایگاه پیشین خود را از دست می‌دهد و حتی ‌کار به تحقیر فارسی زبانان و استحاله قوم تاجیک می رسد‌.      فرآیند فارسی‌زدایی که عملا از دوره حکومت شوروی رنگ و بویی جدید به خود می‌گیرد، با تبر تقسیم‌ (مرزبندی‌های ملی) در ۱۹۲۴ به اوج می‌رسد و میوه‌های خونین آن را می‌توان به ویژه در نسل‌کشی روشنفکران فارسی زبان در دهه ۱۹۳۰ به وضوح مشاهده کرد.   به روایت نویسنده در صفحات مطبوعات چه آسیای میانه و چه روسیه درباره تاجیکان و زبان فارسی (که از ۱۹۲۴ نام آن به تاجیکی تغییر کرد) تقریبا چیزی چاپ نمی‌شد.     حتی «اگر به ناگه مقاله‌ای هم چاپ می‌شد، بیشتر آنها غرض‌ورزانه بوده، گاه تاجیکان و زبان فارسی تاجیکان را آشکارا تحقیر می‌کردند.» کار بدانجا رسید که بر حذف زبان فارسی و انکار موجودیت این زبان و تاجیکان، رسما پافشاری می‌کردند.    گفتنی است کتاب «تاریخ تاجیکان ورارود» از دهه ۱۸۶۰ تا سال ۱۹24 تالیف نماز حاتم، به کوشش آرش ایرانپور از سوی انتشارات شیرازه ما در ۶۲۴ صفحه منتشر شده است. کانال عصر ایران در تلگرام

دیگر خبرها

  • توسعه ظرفیتهای آموزش زبان فارسی در جمهوری خودمختارنخجوان
  • صرفه جویی ۴۰ درصدی آب با خشکه کاری برنج
  • گزارش BBC در باره نیکا شاه کرمی تناقض های متعدد دارد
  • برگزاری مراسم گرامیداشت فردوسی ترکمن‌ها در همه شهرستان‌های گلستان
  • سرگذشت فارسی‌زبانان آسیای میانه /نگاهی به کتاب «تاریخ تاجیکان ورارود»
  • توانایی زبان فارسی در گرو این است كه زبان علم باقی بماند
  • ۱۷ نقطه از گلستان میزبان برنامه‌های دویست و نود و یکمین سالروز تولد مختومقلی فراغی است
  • برگزاری مراسم گرامیداشت تولد مختومقلی فراغی شاعر ایرانی قوم ترکمن در همه شهرستان‌های گلستان
  • زیباترین شعر‌ها از شاعران بزرگ و معاصر درباره معلم به مناسبت روز معلم
  • برگزاری مراسم گرامیداشت تولد مختومقلی فراغی شاعر شعر ترکمن در همه شهرستان‌های گلستان