واکاوی یک بیت بر بنیاد زبان شناسی
تاریخ انتشار: ۳۱ فروردین ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۶۴۵۷۹۴
ما با توایم و با تو نهایم اینت بوالعجب درحلقهایم با تو و چون حلقه بر دریم این بیت، برچیده از غزلی از سعدی است با این آغاز که: بگذار تا مقابل روی تو بگذریم/ دزدیده در شمایل خوب تو بنگریم. وزن عروضی غزل «بحر مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف» است که بر بنیاد ارکان افاعیلی «مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن» و با ارکان اتانینی «تن تن تنن تنن تننن تن تنن تنن» پردازش شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به روشنی میتوان تلاطم و سرگشتگی خیزابها را از سازمان یافتگی هجاها و گونه چیدمانشان دریافت کرد که موسیقی دینامیکی غزل را پدید آوردهاند. حال پریشان شاعر و دردِ دورافتادگی و شوق دیدار به تمامی در فراز و فرودها، چرخشها، لنگیدنها، تند و کند شدنهای شعر مشهود است. از 14901 بیت اشعار سعدی 1192 بیت در این وزن است که مضمون و لحن بیشینه این ابیات که 8درصد از سرودههای سعدی را در بر میگیرند. گونهای گفتوگوی از سر درد و ارادت و شوق با معشوق که سعدی با دل خویش واگویه میکند اما در آینه دل، معشوق را میبیند و میخواند.
چندان که به موسیقی شعر سعدی و تنیدگی آن با مضمون، برآیند هنر و زبان یگانه سعدی است. سخن سعدی در عین روانی، شیرینی و سادگی سرشار از کشاکش و داد و ستد است و همین ویژگی منحصر به فرد سعدی است که تا امروز هیچ سخنوری نتوانسته است تکرار سعدی باشد. گرچه شاید بهسادگی بتوان اندیشید که همه چیز در دسترس است و هرگز چنین نیست.
اگر به تصویر سطر «از در درآمدی و من از خود بدر شدم» دقیق شویم؛ یک اتفاق انفجارگونه میبینیم از حالات مختلف لحظه دیدار! از تکواژ «در» سه بار به سه معنا بهرهگیری شده است که هم در موسیقی درونی این مصراع نقش بازی میکند و هم در موسیقی دینامیکی، نمود دستپاچگی و درماندگی است. همخوان «د» که یک همخوان انسدادی است، نشانه بستگی است و زمانی که همخوان لرزشی «ر» به آن میپیوندد، به یک باره آن بستگی از کشش لرزههای «رررررر» پاره میشود.
سامانه ژرفابخشی سخن
سامانه ژرفابخشی به شعر، بایستههایی دارد شایسته احترام. ارجمندترین بایسته آن است که مکانیزم سامانه را بشناسیم و بپذیریم که این تنها گزینه در دسترس ماست. سعدی هنگامی که میگوید: «چون حلقه بر دریم» این جمله را به گونهای معماری کرده است که چندین معنا میتوان برای آن پنداشت و همه هم تندرست باشند. یک معنا چنین است که: ما در حلقه عاشقان و دوستداران توایم و عاشقیمان بر همگان آشکاراست که این آشکاری در «حلقه بر در کوبیدن» نهفته است. همچون «تشت از بام افتادن»، «طبل کوبیدن» و «زنگ یا کوس به صدا درآوردن» همه کنایه از خبررسانی همگانی است. دوم معنا چنین است که: بیرون بودن از حلقه را سعدی با یک نمود عینی و حسی بیان میکند و حلقه نخست (در حلقهایم با تو) را در نمود یک خانه میپندارد و خود را حلقه دقالباب میداند که بیرون از خانه به دروازه آویزان است. چندان که حلقه دراویش نیز یکی از گزینههای تأویلی این بیت است که قرینههایی چون حلقه بر در آن را میپرورند. ما از واژه «دراویش» برای جمع بستن «درویش» بهره میگیریم که تندرست نیست، چرا که درویش یک واژه پارسی است و نمیتواند بر پایه جمع مکسر تازی جمع بسته شود و جمع آن «درویشان» یا «درویشها» تندرست است. اما باید دانست که «دراویش» گونه نخستین و اصلی واژه درویش است که در پی پوستاندازیهای زبان در دورههای گوناگون به گونه امروزی درآمده است و این ویژگی پویایی و در مسیر تکامل بودن زبان پارسی است. درویش از دراویش گرفته شده و دراویش در اصل «درآویز» یا «درآویژ» به معنای کسی که برای گدایی به در خانهها آویزان میشده است... همچنین برخی از اهل نظر «دریوزه» را نیز بیپیوند با این نام نمیدانند و این نگاه نیز شوندی بر نادرستی در آن دیده نمیشود.
برجستههای شایسته کرنش در سامانه موسیقی این بیت
چنان که میدانیم ریتم، رهاورد تکرار ترازمند است. در شعر نیز همنواختی و تکرار ترازمند ارکان، موسیقی دینامیکی شعر را سامان میدهد که زیر نام وزن عروضی شناخته میشود. اما گاهی در یک شعر افزون بر تکرار ترازمند ارکان، شاعر برخی واژگان یا تکواژها را هنرمندانه تکرار میکند که زیبایی و آهنگ ویژهای به موسیقی شعر میبخشد. گاهی تکرار برای تأکید است که در غزلیات شورانگیز مولانا از این دست تکرار فراوان یافت میشود. «ای عاشقان ای عاشقان امروز ماییم و شما» گاهی تکرار بر پایه تغییر در معنای واژه است که پدید آورنده جناس تام است و از صناعات بدیع و بلاغت سخن است. این گونه تکرار هم موسیقی دینامیکی و هم موسیقی درونی شعر را فرازنده میکند. «بهرام که گور میگرفتی همه عمر / دیدی که چگونه گور بهرام گرفت»
گونهای دیگر از تکرار آن است که شاعر برای ایجاد گونهای ایجاز در به کارگیری واژگان که امروز آن را با نام اقتصاد واژگان میشناسیم میکوشد از کمترین واژگان بیشترین گستره معنایی را پدید آورد مانند این نمونه از مولانا: «آن یکی شیر است اندر بادیه/ آن یکی شیر است اندر بادیه/ آن یکی شیراست کآدم میخورد/ آن یکی شیر است کآدم میخورد
مصراع اول بادیه یعنی بیابان/ مصراع دوم بادیه یعنی ظرف شیر/ در مصراع سوم شیری است که آدم را میخورد / در مصراع چهارم شیری است که آدم آن را میخورد...
یا نمونهای از حافظ: «گویی بدهم کامت و جانت بستانم/ ترسم ندهی کامم و جانم بستانی»
سعدی در این بیت از کمترین واژگان، گستردهترین معانی را آفریده است و در این آفرینش از واژگانی بهره گرفته است که رسانای چندین معنا میباشند تا بدین آیین راه برداشتهای هرمنوتیک را بر کسی نبندد و افزون برآن اقتصاد واژگان را مدیریت ویژه کرده باشد.
ما با توایم و با تو نهایم اینت بوالعجب
در حلقهایم با تو و چون حلقه بر دریم
وزن بیت «مضارع مثمن مخبون مکفوف محذوف» است که هر مصراع دارای 14 هجا میباشد و بیت دارای 28 هجاست. «با» 3 بار/ «تو» 3 بار/ «ایم» 4 بار/ «در» 2 بار/ «حل 2 ــ قه 2» = 16 هجای تکراری در برابر 12 هجای بیتکرار میبینیم که موسیقی ویژهای به بیت دادهاند.
واکه «ی» 5 بار/ همخوان «ت» 4 بار/ واکه «و» 6 بار/ همخوان «ب» 6 بار/ واکه «آ» 4 بار/ همخوان «م» 5 بار/ همخوان «ر» 3بار/ همخوان «ن» 3 بار در سازمان بیت دیده میشوند که تلفیق دیداری و شنیداری این همخوان و واکهها جلوه شایستهای از موسیقی ایجاد کرده است که از آنها میتوان زیر نام وجود وجوه مشترک و خویشاوندی نزدیک نام برد.
چیدمان هوشمندانه همخوانهای «ت» و «ح» با بسامد نسبتاً ترازمند موجب شده است تا در 6 برش از بیت، تارآواها غیرفعال شوند و صدایی شنیده شود که باشندگی یک ساز کوبهای را در لایههای پنهان بیت آشکار میکند.
چیدمان همخوانهای «م» و «ن» نیز با بسامد تقریباً ترازمند دریافتی دیگرگونه از موسیقی بیت را پردازش میکند. چنان که در تولید همخوانهای خیشومی، صدا از راه بینی خارج میشود بدین گونه که برای «م» دهان کاملاً بسته است و برای «ن» لبها باز اما زبان با چسبیدن به پیشکام و حجیم شدن از کنارهها راه خروج هوا را میبندد.
در تکرار این صداهای خیشومی که رنگ و طنین نزدیکتری دارند، میتوان ترازمندی صوتی یک موسیقی چندصدایی را دریافت کرد. اندک تفاوت رنگ صدایی «م» و «ن» را میتوانیم مبنای حضور یک صدای بم و یک صدای بمتر بینگاریم مانند ویلنسل و کنترباس.
نمود دیگر این بسامد، زمزمه و واگویه است که نمیتواند بیپیوند با شکایتهایی که در حقیقت حکایت و واگویه شرح و درد عاشقی است، باشد. یادآور اینکه عاشق در پیشگاه معشوق خود را دارای پروانه گویندگی نمیداند و تنها در خلوت خویش درد دلش را با معشوق در میان میگذارد.
نمود واپسین که کمی دورتر است میتواند تفسیر شنیداری دهانبندی و پروانه پردهدری نداشتنِ عارف در میان نامحرمان باشد.
هرکه را اسرار حق آموختند/ مهر کردند و دهانش دوختند
چه دانمهای بسیار است لیکن من نمیدانم/ که خوردم از دهانبندی در آن دریا کفی افیون
برجستگی دیگر این بیت فرازش و ایجاد ارتفاع، هنگام رسیدن به ضمیر «تو» است که در بیت سه بار تکرار شده و دارای جایگاه و سزاوار واکاوی است.
ما «باتو»ایم و «باتو» نهایم اینت بوالعجب/ درحلقهایم «باتو» و چون حلقه بردریم
نگاه نخستین و ارجمند آن است که مخاطب، معشوق است که واکه بلند «آ» پیش از خطاب کردن معشوق چه بهلحاظ شنیداری و چه به لحاظ فیزیک و هندسه واکه «آ» که مؤید ارتفاع آشکار و ستودنی است.
دیگر نگاه که از چشمانداز بسامد رو به زوال «باتو» دریافت میشود، نمودار گرافیکی و تجسم «از حلقه بیرون بودن» است. و دیگر اینکه ساکن بودن «ن» و«ت» در صوت «اینت» و نیز بیحرکتی همخوان لبی «ب» در «بوالعجب» که 2 بار پیاپی در حرکت موسیقی شعر توقف کامل ایجاد میکند میتواند نماد درماندگی و یا تجسم دیداری و شنیداری «اینت بوالعجب» باشد که شاعر در شگفتی مانده است چرا با تو هستیم اما با تو نیستیم؟
بیت از پنج جمله سازمان یافته است که چهار جمله وابسته در دو سوی بیت نشستهاند و یک شبهجمله مرز میانی را پدید آورده است. دو جمله نخست در نزاعی خانگی همدیگر را نقض میکنند و گونهای صنعت پارادوکس را پدیدآوردهاند و دوجمله پایانی نیز همین داستان را تکرار کردهاند. میتوان هر پنج جمله را با نگاه به پیوندهای آشکار مابینشان زیر نام یک آزاد جمله شناخت.
شاخصهای کنتراپوئن در این بیت
در یک نمای دورتر تضاد خانگی دوجمله نخست و سپس شبهجمله شگفتی «اینت بوالعجب» و در ادامه باز تکرار تضاد خانگی دو جمله پایانی را نیز بافت جداگانه برای این بیت دانست.
«ما با توایم»/ «و با تو نهایم»/ «اینت بوالعجب»/ «درحلقهایم باتو»/ «و چون حلقه بردریم»
از نگاه نگارنده لحن و تم اصلی این بیت شگفتی و حیرانی است که هم در دو جمله نخست و هم در دو جمله پایانی آشکار است. تضاد با کنتراست بالایی نمود دارد و چندان نیاز به شرح و تفسیر ندارد اما کوتاه بدان پرداخته میشود: ما با توایم و با تو نهایم، آبستن تضادهای دیگری هستند که میتوان زیر نام بسط و گسترش این جملهها در بافت موسیقی پلی فونی این بیت از آنها نام برد همچون: بودن و نبودن/ هست و نیست/ دور و نزدیک/ خواندن و راندن/ قهر و لطف/ غم و شادی/ اشک و لبخند/ تاریکی و روشنایی/ سردی و گرمی/ وصل و هجران و بسیاری تضادهای دیگر که از بودن و نبودن و تأثیرگذاری بر رفتار و کارکردهای وابسته به این موضوع.
ریتم واحد و اشتراک در بیشینه واجهای سازمان دو جمله، شاخص نت در برابر نت بافت کنتراپوئن را تداعی میکند و نفی جمله اول توسط جمله دوم عدم تکرار ملودی اصلی را در ریختار یک تضاد شکننده مینماید تا به فاکتورهای بافت مورد نظر وفادار بماند.
در دو فاصله دیگر نیز همین موضوع با بیانی دیگر میان جملههای «درحلقهایم باتو» و «چون حلقه بردریم» پیگیری میشود که در مجموع این جملات پروراننده «لحن شگفتی و حیرانی» بهعنوان تم و درونمایه اصلی موسیقی بیت هستند. به گمانم شاعرانی که موسیقی شعرشان دارای تراز شایسته زیباشناسی است، بیهیچ گمانی موسیقی را فراگرفته و بر آن اشراف داشتهاند. رودکی، فردوسی، خیام، عطار و بویژه نظامی گنجوی، سعدی، حافظ و مولانا در شعرشان موسیقی موج میزند و در لابهلای اشعار ایشان از مقامها و گوشههای موسیقی ایرانی و گذرگاههای پیوندشان به دقت و ظرافت سخن گفته شده است.
منبع: ایران آنلاین
کلیدواژه: حلقه ایم موسیقی شعر زیر نام دو جمله گونه ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۶۴۵۷۹۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حفر و تکمیل ۸ حلقه چاه نفت در مناطق نفتخیز جنوب
شرکت ملی حفاری ایران فروردین امسال هشت حلقه چاه نفت در گستره عملیاتی مناطق نفتخیز جنوب حفری کرد.
به گزارش شانا بهنقل از شرکت ملی حفاری ایران، مسعود افشار، معاون مدیرعامل شرکت ملی حفاری ایران در عملیات حفاری گفت: از هشت حلقه چاه حفاریشده، هفت حلقه در گستره فعالیت شرکتهای بهرهبردار نفت و گاز تابع شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب و یک حلقه در چارچوب اجرای پروژههای حفاری تکمیل و تحویل کارفرما شد.
وی با بیان اینکه در این مدت متراژ حفاری چاههای یادشده به ۸ هزار و ۵۹۸ متر رسید، بیان کرد: براساس برنامههای شرکت ملی نفت در اجرای طرحهای توسعهای با هدف نگهداشت و افزایش تولید نفت و گاز، در بازسازی و نوسازی دستگاهها و تجهیزات حفاری در دست اجرا، از حداکثر ظرفیتهای سازمان برای پیشبرد و تحقق برنامههای صنعت نفت در سال ۱۴۰۳ استفاده میشود.